 
                            
طبقه بندی لعابها و دلایل استفاده از آنها
«لعاب» (Glaze) عبارت است از لایه نازک سیلیکاتی - بخشی از مواد شیشهگونه – که از لحاظ فیزیکی مایعی است با تأخیر منجمدشده که با افزایش حرارت، حالت چسبندگی -ويسکوزيته - و کشش در خمیر آن پدید میآید. در تعریف لعاب میتوان گفت: لعاب، روکش نازک و شیشهگونهای است که رنگهای خود را از اکسیدهای مختلف فلزات مثل اکسید کبالت، اکسید آهن، اکسید منگان و غیره و سایر مواد معدنی رنگی تأمین میکند. مهمترین دلایل استفاده و کاربرد لعاب بر بدنههایسفالی و سرامیکی عبارت است از:
1- غیر قابل نفوذ کردن بدنههای متخلخل
۲- افزایش مقاومت مکانیکی و شیمیایی
۳- پوشاندن ناصافیها و عیوب جزیی
۴- افزایش قابلیتهای مصرفی و بهداشتی کردن سطح محصولات
5- حفظ تزیینات بدنه
6- زیباتر کردن و تنوع بخشیدن به سطوح بدنهها لعاب، سطح داخلی یا سطح خارجی و یا سطوح داخلی و خارجی یک بدنه سفالی یا سرامیکی را پوشش میدهد. قسمت دوم طبقهبندی لعابها و شرحی از انواع آن لعابها را میتوان بر اساس ترکیب شیمیایی، روش تهیه (خام و پختهبودن لعاب)، درجه حرارت لعاب و شکل ظاهری بعد از پخت طبقهبندی کرد. ذیلأ به معرفی گونههایی از لعابها می پردازیم:
الف) لعاب قلیایی
اکثر ظروف لعابدار سفالی و سرامیکی ایران در قرون گذشته با بهرهگیری از لعاب قلیایی پوشش داده شده است. هرچند که استفاده از این لعاب، تقریباً منسوخ شده است، ولی ذکر طرز تهیه آن ضروری به نظر میرسد.
موادی که برای تهیه لعاب قلیایی به کار میرود، عبارت است از:
۶۰ ٪ شیشهٔ قلیایی ۲۵٪ سیلیس خام ۱۵٪ بلور یا شیشه خرده
برای تهیه مادهای که شیشه قلیایی نامیده میشود، از خاکستر بوتهٔ گیاهی که «اشنون» (= اشنو) نام دارد و در شورهزارها میروید استفاده میکنند. این بوتهها را ابتدا باید سوزاند به طوری که شعلهور نشود، در غیر اینصورت خواص خود را از دست میدهد. خاکستر این گیاه به صورت مادهای مذاب است و پس از سردشدن به صورت سنگ سیاهی در میآید که میبایست نرم و خرد شود. بعد آن را با پودر سیلیس به نسبت پنجاهپنجاه مخلوط کرده و به مدت تقریبی ۶ ساعت در ۱۲۰۰ درجه سانتیگراد حرارت میدهند.
به این ترتیب شیشهٔ قلیایی به دست میآید. سپس آن را به اضافهٔ ۲۵ درصد سیلیس خام و 15 درصد بلور یا شیشه خرده با مقداری آب در آسیاب میسایند تا به صورت دوغاب در آید. این دوغاب در واقع لعاب بیرنگی است که برای رنگینکردن آن از اکسیدهای فلزات مختلف استفاده میشود و سطح محصولات سفالی را با آن میپوشانند.
ب) لعاب سربی
برای تهیهٔ لعاب سربی از مواد زیر استفاده میشود:
٪۴0 اکسید سرب ۴۰٪ بلور ۲۰٪ سیلیس خام
برای تهیه اکسید سرب که سفالگران آن را پختن سرب نیز مینامند، سرب را در ظرف نسبتاً کم عمقی حرارت داده با میله ای به هم میزنند تا پس از مدتی به پودری نرم که همان اکسید سرب است تبدیل شود.
سپس اکسید سرب را همراه با بلور و سیلیس خام و آب میسایند تا به صورت دوغاب در آید. این دوغاب چنانچه در مورد لعاب قلیایی ذکر شد لعاب بیرنگی است که همراه با اکسیدهای فلزات مختلف، رنگهای گوناگون را به وجود میآورد.
ج) لعاب فریت
از آنجا که گروهی از اکسیدهای موجود در لعاب قرار دارد یا به علت حلالیت در آب جذب بدنه میشوند، ابتدا باید مواد اولیهٔ تشکیل دهندهٔ لعاب مانند دولومیت، براکسکربنات دوسود و... را پخت تا ترکیب بهتری به دست آید.
به این ترکیب پختهشده «فریت» گفته میشود. فریتها، موادی است که ابتدا ذوب و به یکباره سرد میشوند تا بر اثر شوک حرارتی ایجاد شده ذرات لعاب به تکههای شیشهای تبدیل شود. با افزودن اکسیدهای رنگکننده، لعاب فریت به رنگهای گوناگون در میآید.
د) لعاب شفاف (ترانسپارنت)
این نوع لعابها، حالتی براق داشته و شفاف است. نور تابیدهشده براین نوع لعابها هم از سطح لعاب منعکس میشود و هم از لعاب عبور میکند و بدنه در زیر لعاب دیده میشود. ه- لعاب کدر(اپک): با وجود اینکه این نوع لعابها دارای سطح درخشانی است، اما نور نادر به عبور از این لعابها نیست و لذا از سطح لعاب منعکس شده و بدنه از زیر لعاب دیده نمیشود.
و) لعاب مات
اختلاف این لعابها، با لعابهای شفاف و کدر، در وجود ذرات کریستالی منظم ریزی است که به هنگام سردشدن در سطح لعابها پدید میآید. این کریستالها، کار انکسار شعاعهای نور را بر عهده دارد. گفتنی است که سطح این لعابها زبر و مات است و نسبت به نوع و تعداد و اندازه این کریستالها، مقدار زبری و مات بودن لعاب متفاوت است.
ز) لعاب قازمغازی (رنگین کمانی)
سطح این لعاب، منظره یک لایهٔ نفت بر روی سطح آب را مینمایاند. رنگ این لعاب به واسطهٔ پراکندگی شعاعهای نور به وسیله بلورهای بسیار ریز است. این بلورها نورهایی با طول موج بنفش و آبی را منعکس میکنند، اما بقیهٔ رنگها از لعاب عبور کرده و جذب بدنه میشود که به اصطلاح سنتی «قازمغازی» نامیده میشود.
ح) لعاب زرینفام
هرچند که سابقهٔ استفاده از این نوع لعاب به دورهٔ سلجوقی میرسد و زیباترین انواع سفال و کاشی زرینفام را در دورههای ایلخانی و تیموری، ثبت تاریخ هنر سرامیکسازی دنیا کردهایم. اما ترکیب دقیق این لعاب به درستی مشخص نیست. در این نوع لعاب در آغاز سطح بدنهٔ ظروف با یک لایهٔ لعاب کدر (یا اپک) سفید پوشانده میشود و در کوره پخته میشود و سپس با لعاب دومی - که ترکیب آن هنوز به درستی مشخص نیست - پوشش مییابد. این لعاب که در محیط اکسیداسیون، لعاب رنگی معمولی است، در محیط احیاء که اکسیژن درون کوره سوخته و از بین میرود، اکسیدهای فلزی آن احیاء شده و عنصر فلزی در سطح لعاب باقی میماند و به همین دلیل، این لعاب را که دارای جلوه و جلای خاصی تقریباً همانند جلای فلزی - به ویژه طلا- است را «زرینفام» مینامند.
نمونههای بسیار جالبی از ظروف، کاشیها و دیگر بدنههای زرینفام در «موزهٔ آبگینه و سفالینههای ایران» و «گنجینهٔ دوران اسلامی» موجود است.
ط- دستورالعملهایی برای تهیه چندین لعاب جالب
در زمینه استفاده از لعابهای جالب سرامیستها و هنرمندان عرصه کارهای هنری سفال، در پی تجربیات ارزنده خود به دستورالعملهایی برای تهیهٔ لعابهای چشم نواز دست یافتهاند

 
                                     
                                     
                                     
                                     
                                